-
سوال
یکشنبه 29 تیرماه سال 1382 14:40
آهای درخت گنده، از اون بالا، دنیا چه ریختیه؟
-
۰۰۰
شنبه 28 تیرماه سال 1382 16:41
ـ چرا چیزی نمی گی؟ ـ ... ـ ببخشید. ـ ... ـ برای بار هزارم می گم،اشتباه کردم. ـ ... ـ خوب گفتم که، من مقصرم. ـ ... ـ یه چیزی بگو. ـ ... ـ به خدا دیگه تکرار نمی شه. ـ ... ـ فراموشش کن. ـ ... ـ ببین، ببخشید. منو نگاه کن. ـ ... ـ یه چیزی بگو خوب. ـ ... ـ من اشتباه کردم. قبول. با تمام وجودم قبول دارم. ـ ... ـ من واقعاَ...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 تیرماه سال 1382 00:30
ببین چگونه حمل می کند، پهنهء آسمان را بر شانه های کو چکش جویبار ... رضا چایچی
-
نیلوفر
دوشنبه 23 تیرماه سال 1382 20:04
ممکن نبود، روییدن بر دریا، بر مرداب روییدم....
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 تیرماه سال 1382 19:52
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حل معما نه تو خوانی و نه من هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من خیام
-
نگفته ها
شنبه 21 تیرماه سال 1382 15:42
~ باورت می شه؟ امشب شب آخریه که پیش هم هستیم. - اوهوم ~ البته یعنی دیگه به این راحتی نمی تونیم با هم باشیم. - اوهوم ~ ... ـ ... ~ بیا این شب آخر اعتراف کنیم. - چی رو؟ ~ چیزایی رو که تا امروز به هم نگفتیم. ـ ... ~ بیا - باشه. ~ خوب، اول تو بگو. - چرا؟ ~ فرقی داره؟ - نه. ~ پس بگو. ـ .... می دونی اولین باری که دیدمت کجا...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1382 16:58
انسانم! ساکت، چون درخت سیب گسترده، چون مزرعهء یونجه و بارور، چون خوشهء بلوط به جز خداوند چه کسی شایستهء پرستش من خواهد بود؟
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 17 تیرماه سال 1382 19:20
لاله و لادن مردن... به همین مسخرگی
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 تیرماه سال 1382 15:14
به من بگویید فرزانگان رنگ و بوم و قلم، چگونه... خورشید را تصویر می کنید که ترسیمش، سر تا سر خاک را خاکستر نمی کند؟.... حسین پناهی
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 تیرماه سال 1382 00:33
عبور باید کرد...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 13 تیرماه سال 1382 22:04
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 13 تیرماه سال 1382 14:09
لاله حالش بده... مرگش میاد
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 تیرماه سال 1382 23:34
از کسی نمی پرسند چه زمانی می تواند خدا نگهدار بگوید از عادات روزانه اش، نمی پرسند. از خویشتنش، نمی پرسند. زمانی به ناگاه باید با آن رو در روی در آید. تا آن را بپذیرد وداع را درد مرگ را فرو ریختن را. تا دیگر بار بتواند که برخیزد... ولی کی می تونه این رو واسه یه مادر داغ دار توضیح بده؟... ماهدخت مرد. در نهایت درد ... در...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 تیرماه سال 1382 12:47
آب گل خواهد که در دریا رود گل گرفته پای او را می کشد ...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 تیرماه سال 1382 13:01
از تنهایی مگریز، به تنهایی مگریز، گه گاه آن را بجوی و تحمل کن و به آرامش خاطر مجالی ده...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 تیرماه سال 1382 15:22
سر چهار راه درست زیر چراغ چشمک زن خاطرات عشقی را مرور می کنم سیگار فروشی سیگار های کهنه اش را خودش می کشد خاطرات مرا دود می کند. یادم نیست مال کیه ولی قشنگه....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1382 23:37
روانت از جسمت زودتر خواهد مرد! نگران هیچ چیز نباش نه شیطانی هست نه دوزخی....
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 27 خردادماه سال 1382 14:25
نردبانها یی ست پنهان در جهان پایه پایه تا عنان آسمان هر گره را نردبانی دیگر است هر روش را آسمانی دیگر است، هر یکی از حال دیگر بی خبر ملک با پهنای بی پایان و سر، این در آن حیران که: او از چیست خوش؟ و آن در این خیره که : حیرت چیستش؟ مولانا ....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 خردادماه سال 1382 19:13
چندان دخیل مبند که بخشکانیم از شرم نا توانی خویش من درخت معجزه نیستم یکی تک درختم ـ نوجی بر آبکندی ـ تنها هنرم این است که تکیه گاه تو باشم تخت ات و تابوت ات. <احمد شاملو>
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 24 خردادماه سال 1382 16:58
گیلبرتو د نوچی، تصویری بسیار عالی از رفتار ما ارائه می کند. به گفتهءاو،انسان ها به شیوهء هندیان بر سطح زمین راه می روند،با یک سبد در جلو، و یک سبد در پشت. در سبد جلو صفات نیک خود را می گذاریم.در سبد پشتی،عیب های خود را نگاه می داریم. به همین دلیل، در طول روز های زندگی خود،چشمانمان را بر صفات نیک خود می دوزیم و فشار ها...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 خردادماه سال 1382 17:55
بنگر ز جهان چه طرح بر بستم هیچ وز حاصل عمر چیست در دستم هیچ شمع طربم ولی چو بنشستم هیچ من جام جمم ولی چو بشکستم هیچ
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 خردادماه سال 1382 11:15
می خوام همین اول از پرگل عزیزم تشکر کنم که تا اونجایی که در فکر نمی گنجه به من لطف می کنه. ممنونم پرگل عزیزم