هیچ دقت کردید نایلون دور لواشک چه چیز  بیخود و مزخرفیه؟....

خصوصاً که آدم تو اوج یه صحبت تلفنی....
یا دیدن لحظه حساس یه فیلم مفهومی....
یا زوم کرده روی حل یه مسئله مهم تو زندگانیش باشه...

                                                          
   اه..........

نظرات 12 + ارسال نظر
نازنین سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:00 ب.ظ http://kalaghzaghi.blogsky.com

خیلی خوب می نویسی.. وقت کردی یک سری هم به ما بزن...

میثم سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 05:19 ب.ظ

ای ای ای
میبینم این لواشکا مزه نایلون میداد اونم وقتی داشتم تلفنی حرف می زدم و ....

میثم سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 05:20 ب.ظ

راستی من هنوز نیومدم

سلول سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:32 ب.ظ http://www.goolih.com

این جور موقع ها من با نایلونش میخورم

;)

غزاله سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:55 ب.ظ http://barandel.persianblog.com

تو اعصابمی..................tooooooooo asabamiiiiiiiiiiiiiiiiii

چرا؟؟؟؟:(
:((

[ بدون نام ] چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:19 ق.ظ

سلام خوشحال میشم ترا ببینم.بهم سر بزن

شهرام چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:21 ق.ظ http://badban.persianblog.com

یادم رفته بود مشخصات بدم

محمود رضا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:02 ب.ظ http://ordibeheshtegan.persianblog.com

این حقیر علم چندی ندارد اما تجربه ای در خوردن با پلاستیک داشته که خوش هم آمده و توصیه بر گزینشی از شما هم دارد که امتحانی بفرمایید بل موجب توفیق و مزید حالت شود ...

سرخ چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:20 ب.ظ http://sorkh.blogsky.com

سلام. خوشحالم میبینم در پیمودن مراحل عرفان و تصوف دو تا دو تا پله ها رو بالا میری. مرحله لواشکخانه که اکنون دچارش شدی مهمترین مساله در تصوف و عرفان هست. مخصوصا اینکه باید تصمیم بگیری لواشک رو با پوستش بخوری یا نه یا اینکه می تونی با یدونه پوس بخوری ویدونشو جدا کنی. مواظب باش انتخاب درستی کنی تا در مراحل بعدی (آدامسخانه و بعد از اون پسته خانه) محکم تر قدم برداری. موفق باشی. راستی آپدیت کردم. یه خبر خوش هم برات دارم. لوگوی وبلاگت رو گذاشتم تو وبلاگم. خوشحال میشم تو هم لوگو ی منو بذاری تو وبلاگت. ممنون. یا علی مدد

لاله پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:00 ق.ظ http://naturefreak.blogspot.com



تازه اگر لواشک نایلون نداشت.. می دونی چه قدر ویتامین دست وپا بهش می موند؟؟؟ یادته تو آلوچه پای سوسک پیدا می کردیم چه خوشمزه بود!!!
آخ آخ مامان بزرگم می داد برامون از کاشون لواشک و آلو می آوردند و از اون کلوچه بدمزه های ناب کاشی!!! سفارشی... یاد بچه گیها بخیر!! چرا چیزها مزه اون موقع را نمی دهند؟؟

سحر پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:25 ب.ظ http://ghoroob.blogsky.com

اره واقعا
به قول مامان من لواشک کلا غیر بهداشتی
پس چه فرقی میکنه با نایلون یا بی نایلون

جزیره جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:02 ق.ظ http://jazireh1.blogsky.com

سلام
جالب بود منم یه موقع هایی به این درد دچار شدم انقدر الوچه با پلاستیک خوردم (مثل بز)
در کل از اینکه وبلاگت را خوندم احساس خوبی دارم موفق باشی و ا میدوارم که بری دکتر (برا کمرت) منم از این قولا زیاد به خودم دادم اما خودم خوب خودم رامیشناسم و هیچ وقت قولای خودم به خودم را جدی نمیگیرم
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد