خیلی بده که یه ماشین تو رو یاد یه شخصی بندازه که حس خوشایندی نسبت بهش نداری... اونوقته که متوجه میشی اون مدل ماشین چقدر تو خیابونا زیاده... فکرش رو بکن... هر روز، روزی هزار بار کهیر می ریزم... :(
امیدوارم خودشو نبینی٬ چون احتمالا بستری میشی٬ یا شایدم بری تو کما!و اون موقع دیگه نمی تونی بقیه ماشین هایی رو که تو رو یاد اشخاص دیگه ای که حس خوشایندی نسبت بهشون داری٬ ببینی! (تو عمرم جمله ای با این طول نگفته بودم٬ نفسم بند اومد!)
خیلی دلت بخواد . در ضمن ماشین من که تکه عزیزکم . ( در ضمن در جواب حضرتعالی خداییش شما بگین پیکان جوانان گوجه ای رینگ اسپرت و فنر خوابیده ۱۶۰ تا میره . نه خداییش میره ) .
بمیرم :(
آلاله ی من ...گل لاله ی من
کاشکی نشی نا مهربون... بیا بریم آشتی کنون
آخی! بچم! حالا شانس تو ماشینشم ماشین فراوونیه!
یه فکر!!! تو پیش خودت فکر کن ماشینشو عوض کرده . چطوره؟؟!
امیدوارم خودشو نبینی٬ چون احتمالا بستری میشی٬ یا شایدم بری تو کما!و اون موقع دیگه نمی تونی بقیه ماشین هایی رو که تو رو یاد اشخاص دیگه ای که حس خوشایندی نسبت بهشون داری٬ ببینی! (تو عمرم جمله ای با این طول نگفته بودم٬ نفسم بند اومد!)
مهزاد از دست تو.... دوباره کهیر ریختم
:))
پوریا جان در نهایت هم یه فعل جا انداختی داداش!
زبونتونو یه گاز ِ محکم بگیریـد، پوریـا خان.
اگه واقعاً میخوای جلویِ کهیر ریختنت رو بگیری، به تایِ بی همتّـایِ عالم بـِگوش؛
منگر به هر گدایی، که تو خاصْ از آنِ مایی
مفروشخویش ارزان، که تو بس گرانبهایی
تو به روح بیزوالی، ز درونه با جمالی
تو از آنِ ذوالجلالی، تو ز پرتـو ِ خدایی
تو چنین نهان دریغی، که مهی به زیر ِ میغی
بدران تو میغ ِ تن را، که مـَهی و خوش لقایی
خیلی دلت بخواد . در ضمن ماشین من که تکه عزیزکم . ( در ضمن در جواب حضرتعالی خداییش شما بگین پیکان جوانان گوجه ای رینگ اسپرت و فنر خوابیده ۱۶۰ تا میره . نه خداییش میره )
.
کاش می گفتی چه فعلی رو جا انداختم؟؟؟؟!!!!
به نظر خودم که درسته!!!(خود خواهی خونم زیاد شده!)
شاید اشتباه می خونی!