اگه تو زندگی بعدیت می تونستی یه جسم باشی یا یه شیء دلت می خواست چی باشی؟ فکر کن...
میدونی... من دلم می خواست زه تار می بودم زه یه تار خوش صدا تو دستای یه دل شکسته تو دستای یکی که سرش رو به آسمونهاست... تا با هر نوازش دستای مهربونش بتونه دل منو بلرزونه و ناله من رو در بیاره... یه نغمه دل نشین ِ دل لرزون... حرف نه نغمه آوا دوست ندارم تفسیرم کنن از حرف بیزارم نغمه... نغمه دل تنگی های پنهانی ناله... ناله ای از درد حسرت هام ... اون موقع باید بیای و ببینی چه دلایی رو به لرزه می ندازم...
|