دیوونه
وقتی میخوای بری از پیشش
میگی خدافظ، میگی خدانگهدار
یعنی داری به خدا میگی بیا بازی به جا
یعنی داری میگی من دارم میرم از پیشش، من دارم تنها ولش میکنم، من دیگه نیستم که مواظبش باشم، پشتش باشم، مهربونش باشم
داری میگی خدا، تا وقتی که من نیستم تو بیا جای من وایستا، تو بیا مواظبش باش، پشتش باش، مهربونش باش
یعنی داری میگی من و خدا جاها عوض
یعنی داری میگی بهش "میسپارمت دست خدا"
یعنی اینکه من شاید نترسم، خدا هست
kheili aali bood lale joon
دیوونه
......
من معمولاً میگم: «خـدا به همراهِت».
سلام مامانم!
خوبی؟
تفسیر زیبائی از "خداحافظ" ارائه شده، ولی بنظرم برای اکثر متدینان، این "خداحافظ" تبدیل شده به یک عادت و تعارف، همین و بس!
بیچاره غیر متدینان هم اگر میگن "خداحافظ" فقط برای این هست که چاره ای ندارند جز اینکه به لسان عامه ی مردم حرف بزنند و الا "خدا" کجا بود که حالا بخواهیم جاهامون رو هم عوض کنیم...!!!!
برای امثال من "خداحافظ" فقط یک معنی می تونه داشته باشه: "امیدوارم سالم و پاینده باشی!"
امیدوار بودنی که هیچ اطمینان و آرامش خاطری توش نیست. آرامش خاطری ناشی از وجود یک نیروی برتر که بتونه اونی رو که دوستش دارم برام نگهش داره و مواظبش باشه.
بدون "خدا" زیستن سخت هست ولی وقتی Consistency و سازگاری بیشتری رو تو زندگیت ایجاد می کنه، به سختیش می ارزه.
آهنگت خیلی خوبه لاله می دونستی ؟
شاید هم اصلا نگی خداحافظ ... ولی مطمئنم از هیچی نمیترسی ... از هیچی ... چون خدا هست ... حافظت ... حافظش ...
این روزها من جای خداحافظ کلمه ای میگم که برای خودم بی معنیه، اما اونی که می شنوه سرشو تکون می ده، لبخند می زنه و بعد میره...!!!!!
هیوااا
پس بهتره نگین:خدافس .!!!! میفهمی که؟!؟!؟!
اولندش،
شوما دو تا کلوم میگی نه یـه کلوم، آبجی هیـوا!
دُیــُم که،
سی کی تا حالا، "زَّت زیـاد" بی معنی شده آبجی!؟!؟!؟!
سیـُم و ختم ِ کلوم،
اینکه، زَّتتـون خِعلی زیـاد و پاینـده آبجی*
من اتریش می خوام ونگ ونگ ونگ .
من امریکا می خوام ونگ ونگ ونگ ونگ
من لاله رو نمی خوام ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ .
من پادگان نمی خوام ( جیغ ) : ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ونگ ......
مشیانه جون عزیزم( به کوری دلقک) هیوا جون الان تو بلاد غربته.... فرنگ جات تشریف داره واسه این میگه...
وگرنه که زت زیاد آبجی هیوا یک عالم معنی جات داره آبجی
دلقک جان سعی کن اون دهن گشادت رو جمع کنی کمتر ونگ بزنی زشته به خدا!
آآآخ زووووو....
پـس بگووو چرا ایـن آبجی هیـوا، چرا به ندرتـلطفی میکنه اینروزآ!
گـُل گـُلیم، هیوا جونی، الهی که بهت خیلی خیلی خوش بگذره و همه چی بر وفق ِ مرادت پیش بره. فقط یادت نره که جایِ ما رو هم تو جاهایِ دیدنی خالی کنی، خصوصاً جایِ این دلقک جونی ِ بهانه گیر ِ ما رو!!
در ضمن، لذیذه دلِ مشیـانه،
اولاً، که ما شدیـداً مخلصاتیـم، آبجی.
در ثانی، با این دلقک جونی ِ ما بـِه از این باش، تو رو خـدا، من ضـامن، خُف خُف اکشالی نداره، کوشیـکه دیگه!!!
آخه اونم، عزیز ِ دلِ مشانووو ِ با اون لهجهءِ دوستداشتنی اش*
ما که آخر مخلصی هستیم در برابر آخر مرام شما...ما کجای کاریم که لطفی هم داشته باشیم... بیشتر از این شرمندمون نکن عزیز...جایِ شما هم خیلی خالی، ولی سبز مشیانه ی عزیز ِ دلِ...
این دلقک دلبندم هم حکمآ داره دندون در میاره، بهانه گیر شده این روزا...راره...عزیزکم...اینقد سر به سرش نذار گـُلم...!!!!
هیوااا
دمت گرم
اصلا تا حالا اینطوری فکر نکرده بودم.
خیلی باحال بود.
الان سرم درد می کنه بعدا شوخی می کنم.
فعلا دمت ولرم!
:)