حدود چند ماهِ هر وقت میام از جلوی آینه رد بشم یا خودم رو تو آینه می بینم،
یه حس غریبی بهم دست میده....
انگار اونی که توی آینه است من نیستم....
هر چقدر هم نگاهش می کنم نمی شناسمش...
نه اینکه بگم اون آدم بدیه... یا نفرت انگیزه... یا شیطان صفت... نه
فقط غریبه...
من نیستم...
یکی دیگه است...
چشماش مال من نیست...
اصلاً یادم نمی یاد قبلاً چه حسی نسبت به خودم تو آینه داشتم...
الان ولی حس خوبی نیست...
ازش می ترسم...
 
چشمهای آدم تنها یادگار کودکی هر کسی هستن...
انگاری یادگاریام گم شدن...

نظرات 6 + ارسال نظر
فریبرز دوشنبه 17 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:12 ب.ظ http://www.irdownload.co.sr

اینم از اولین نظر

غزاله دوشنبه 17 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:38 ب.ظ http://barandel.persianblog.com

ای بابا ، من اینجا کلی نظر داده بودم ، این چه وضعشه؟!!!!!

سلول سه‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:23 ق.ظ http://www.goolih.com

اینم از سومین نظر

لاله سه‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:22 ق.ظ http://naturefreak.blogspot.com

آخ نگذار چشمهات بهت خیانت کنند من از چشم صادقتر ندیدم.
شاید چشمهات ازت عصبانی هستند می خواند یک چیزی بهت بگند برو دوباره نگاشون بکن.

بر دیا سه‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:48 ق.ظ

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سرمه سه‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:02 ب.ظ http://sssormeh.persianblog.com

به نظر من اگه بگردی حتمآ پیداشون می کنی...جای دوری نرفتن! :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد